لكنت تصويري و خستگي مخاطب
پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
لكنت تصويري و خستگي مخاطب
نوشته شده در 12 دی 1389
بازدید : 31
نویسنده : مولوی
در حوزه ادبيات خيلي‌ها بر اين باور هستند كه دوره رمان به پايان رسيده و مردم اين دوره، زمانه ديگر حوصله خواندن داستان‌هاي طولاني را كه بيشتر صفحات آنها به شرح جزئياتي اختصاص دارد كه براي خواننده جذاب نيست، ندارند.

حالا مردم دوست دارند داستان كوتاه بخوانند تا زودتر از سرنوشت قهرمان يا قهرمانان باخبر شوند. سينما چندين سال پيش به اين تمايل مردم با توليد فيلم كوتاه پاسخ داد و ساخت فيلم‌هاي كوتاه تجربي و حرفه‌اي را آغاز كرد. اما تلويزيون به سريال‌سازي ادامه داد. سريال‌هايي كه حكم «رمان» را دارند. اما در كنار سريال‌‌سازي توليد تله‌فيلم را هم در برنامه‌هاي خود گنجاند. اكنون كساني كه حوصله تماشاي سريال‌هاي تلويزيوني را ندارند، براي تماشاي تلويزيون، تله‌فيلم‌ها را انتخاب مي‌كنند كه در زماني خيلي كوتاه‌تر از سريال، داستاني را تعريف مي‌كند.

با همه اينها تلويزيون نمي‌تواند سريال‌هاي داستاني خود را حذف كند، چون مخاطبان سريال‌هاي داستاني بر خلاف مخاطبان رمان زياد هستند. بسياري از مردم هنوز هم دوست دارند كه سريال‌هاي دنباله‌‌دار را پيگيري كنند. تماشاي سريال بخصوص در شكل هفتگي براي مخاطب تلويزيون هيجان خاصي را به همراه دارد. معمولا نويسندگان و تدوينگران سريال‌ها، هر قسمت را در اوج داستان تمام مي‌كنند تا بيننده‌ها را تا هفته بعد و تماشاي قسمتي ديگر منتظر نگه دارند. اين انتظار باعث مي‌شود بيننده سريال انگيزه كافي را براي پيگيري سريال داشته باشد. وقتي سريالي بينندگان زياد داشته باشد، اداره بازرگاني تلويزيون هم مي‌تواند آگهي بيشتري براي اين سريال جذب كند. شايد به همين دليل است كه مي‌توان توفيق يا عدم توفيق يك سريال در جذب مخاطب را با ميزان آگهي كه شبكه براي يك سريال مي‌گيرد و پخش مي‌كند، سنجيد.

اما كدام سريال‌ها در شرايط فعلي در جذب مخاطب موفق هستند؟ سريال‌هايي كه مانند رمان‌هاي كلاسيك بيشتر به شرح حواشي بي‌افت‌وخيز مي‌پردازند يا سريال‌هايي كه به سبك رمان‌هاي مدرن،حاشيه‌ها را كمتر مي‌كنند و با وارد كردن داستان‌هاي فرعي، ماجراها و حوادث هيجان‌انگيز به خط اصلي فيلمنامه، مخاطبان خود را متقاعد مي‌كنند كه اگر صبر داشته باشند و سريال را تا آخر پيگيري كنند با اثري پركشش كه افت و خيز زيادي دارد، روبه‌رو خواهند شد. سريالي كه البته سازندگان آن از روش‌‌‌هاي مختلف كارگرداني، دكوپاژ و تدوين نهايت استفاده را مي‌كنند و به جاي روايت يك خطي كه از ابتدا آغاز و به انتها ختم مي‌شود، از روش‌هاي فلاش فوروارد (حركت در آينده) و فلاش‌بك (رفتن به گذشته) استفاده مي‌كنند تا بيننده را به نوعي با فاصله‌گذاري زماني هم درگير كنند و نگذارند كه او از ديدن يك خطي سريال خسته شود.

با نگاهي به سريال‌هاي در حال پخش از تلويزيون مي‌توان به اين نتيجه رسيد كه اين سريال‌ها بشدت متكي به داستان هستند و مديران شبكه‌ها و تهيه‌كنندگان ترجيح مي‌دهند براي جذب مخاطب بيشتر به سراغ ملودرام‌هاي خانوادگي بروند. ملودرام‌هاي خانوادگي بخصوص آنهايي كه با محوريت جوانان و پيرنگ عشقي ساخته‌ مي‌شوند در همه دنيا مخاطبان زيادي دارند. اما حتي در اين‌گونه سريال‌ها هم در زمانه‌اي كه سريال‌هاي خارجي از طرق مختلف در دسترس مخاطبان قرار مي‌گيرند و مردم مي‌توانند با بهترين آنها آشنا شده و آنها را تماشا كنند، سريال‌‌سازان ايراني بايد خيلي هوشمندانه كار خود را ادامه دهند. واقعيت اين است كه اتكاي صرف به داستان‌هايي كه بيشتر اوقات، ظرفيت و كشش مثلا يك سريال 40 قسمتي را ندارند، خودكشي رسانه‌اي به شمار مي‌آيد. حالا ديگر همه مي‌دانند كه بيننده امروزي تحمل ديدن حاشيه‌هاي خنثي را ندارد. مثلا او حوصله ندارد سفره پهن كردن، بشقاب چيدن، غذا كشيدن و.... را در يك سريال پيگيري كند تا عاقبت شخصيت‌هايي كه دور سفره نشسته‌اند چند ديالوگ براي پيشرفت قصه به زبان بياورند. مخاطب امروز اگر سريالي را براي ديدن انتخاب مي‌كند بيشتر تمايل دارد در اين زمان چشم به صفحه مانيتور بدوزد و چنان درگير سريالي كه براي تماشا انتخاب كرده، شود كه گذشت زمان را احساس نكند. اما واقعيت اين است كه برخي سريال‌ها هر چند موضوع و سوژه خوبي را براي روايت انتخاب مي‌كنند اما در زمان اجرا و ساخت دچار لكنت به‌اصطلاح تصويري مي‌شوند و آنقدر درگير حاشيه‌هاي بي‌هيجان از جمله سفره پهن كردن، ماشين سواري‌هاي بي‌مورد، ديالوگ‌هايي كه در پيشرفت قصه هيچ دخلي ندارند و.... مي‌شوند كه بيننده متوجه مي‌شود حالاحالا قرار نيست در داستان اتفاقي بيفتد كه به پيشرفت داستان كمك كند، به همين دليل از تماشاي مستمر سريال چشم‌پوشي مي‌كند و در خلال ديدن تلويزيون به كارهاي ديگر خود هم رسيدگي مي‌كند بدون اين‌كه چيزي را از دست داده باشد.

اين اتفاق را در برخي از سريال‌هاي تلويزيوني مي‌توان قبول كرد؛ سريال‌هايي با مدت زمان كوتاه كه در برنامه‌هاي ميان روز تلويزيون و بخصوص در برنامه‌هاي خانوادگي پخش مي‌شوند و بيشترين مخاطب آنها زنان خانه‌دار هستند كه بدشان نمي‌آيد حين تماشاي تلويزيون كارهاي خانه را هم به صورت موازي انجام دهند. اما براي مخاطب حرفه‌اي تلويزيون كه يك سريال را براي تماشا انتخاب مي‌كند، زمان مهم است.

او بخشي از وقت خود را خالي مي‌كند تا تلويزيون تماشا كند. در اين شرايط اين مخاطب توقع دارد تلويزيون و برنامه‌اي كه او براي ديدن انتخاب كرده، وقت او را به بهترين شكل پر كنند. مسلما چنين مخاطبي ابتدا از روي نام كارگردان و بازيگران به شبكه تلويزيوني اعتماد كرده و سريالي را براي تماشا انتخاب مي‌كند اما در ادامه داستان سريال و نوع ساختار و كارگرداني است كه او را يا به مشتري اثر تبديل مي‌كند يا به نوعي دلزده مي‌كند كه پيگيري سريال را رها مي‌كند.

مخاطب امروزي با رسانه‌هاي مختلفي در ارتباط است، نقدها را مي‌خواند و آنقدر سواد رسانه‌اي دارد كه خيلي زود متوجه شود چه كارگردان و تهيه‌كننده‌اي براي او سنگ تمام گذاشته‌اند و چه كساني دارند به او كم‌فروشي مي‌كنند و براي طولاني شدن زمان سريال از حاشيه‌هاي خنثي بيشترين سود را مي‌برند. اينجاست كه بايد يك اصل تقريبا قديمي را يادآور شد: بايد به شعور مخاطب احترام گذاشت و نبايد آنقدر خود را عقب نگه داشت كه مخاطب از اثر و سازندگان آن جلو بيفتد.

طاهره آشياني 
گروه راديو و  تلويزيون



www.mahdipc.tk http://www.tak-20.comhttp://www.tak-20.comhttp://www.tak-20.comhttp://www.tak-20.comhttp://www.tak-20.comhttp://www.tak-20.comhttp://www.tak-20.comhttp://www.tak-20.comhttp://www.tak-20.comhttp://www.tak-20.com
سایت خدماتی تک بیست



مطالب مرتبط با این پست
.



می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: